انجمن افسردگان گمنام با بهره گیری از اصول دوازده قدم الکلی های گمنام کار خود را در بهار سال ۱۹۸۵ آغاز کرد.
افسردگان گمنام از دیدگاهی پیروی می کند که اعضا متقابلا یکدیگر را حمایت می کنند.
افسردگی چیست؟
آیا کسی می داند؟ طبیعتا افسردگی قسمتی از زندگی هر انسانی است که دیر یا زود خود را نشان می دهد .ما از آن برای غلبه بر خشم ، دلواپسی ، رنجش ، تنهایی و یا آسیب های دوران کودکی استفاده می کنیم در انجمن افسردگان گمنام فرد افسرده می پذیرد که در مقابل افسردگی ناتوان است و می پذیرد که قسمت های مختلف زندگی اش توسط افسردگی اداره می شود.
او می پذیرد که برای غلبه بر احساس ناامیدی و پوچی نیاز به کمک ایمان به نیروی برتر و قدرتی درونی دارد.
ما نیاز داریم که به این بینش دست یابیم که کسی یا چیزی برتر از ما می تواند سلامت عقل را و آرامش را به ماباز گرداند.در جلسات افسردگان گمنام ما در زندگی خصوصی افراد دخالت نمی کنیم و آنها را نصیحت نمی کنیم به جای آن از اینکه چگونه کارکرد قدم و دوازده سنت از شدت افسردگی ما کاسته و ما رانجات داد صحبت می کنیم در جلسات بر جنبه های مثبت تمرکز می کنیم و برای خود اهدافی مشخص می کنیم یادمیگیریم چگونه بر زندگی و احساساتمان مسلط شویم و فرصتی پیدا می کنیم تا تجربه هایمان را با یکدیگر به اشتراک بگزاریم ،زمانی که شما به عنوان یک تازه وارد آمادگی داشته باشیدبه دلتنگی های خود خاتمه دهید نتایج به بار می نشیند این برنامه بهبودی دوازده قدمی مرهم بسیار خوبی برای زخم های روحی است و فرد افسرده را برای شروع قصل جدیدی از زندگی اش اماده می کند و همچنین شما را با افرادی مانند خودتان آشنا می کند.که زمانی حال امروز شما را داشته اند و امید جایگزین ناامیدی و تاریکی در زندگی تان می شود.شما به کسی احتیاج دارید که کمکتان کند این برنامه را ادامه دهید این فرد راهنما یا پشتیبان نامیده می شود و باید خودش افسردگی را تجربه کرده باشد می توانید با اعضای دیگر گروه تلفن رد و بدل کنید تا در صورت لزوم با آنها در تماس باشید .با بهتر شدن زندگی و کمتر شدن دردهایتان دیگر احساس انزوا و رنج نخواهید کرد.بعد از آن می توانید تجربیات خود را به افراد تازه وارد منتقل کنید تا بدانند راهی برای رهایی از زندان افسردگی وجود دارد راه رهایی از زندان افسردگی اتصال به گروه و کسب تجارب معنوی و روحانی است چیزی که مادر انجمن افسردگان گمنام بارها و بارها تجربه کرده ایم عبارت است از کسانی که ادامه می دهند یقینا بهتر خواهند شد
فقط برای امروز
فقط برای امروز: سعی می کنم زندگی کنم و مشکلات تمامی طول عمر را به یک باره بردوش نکشم . من می توانم یک مشکل را حد اکثربرای دوازده ساعت تحمل کنم ، اما اگر بخواهم فکر کنم که باید تا آخر عمر با آن بسازم برایم درد آور وغیر قابل تحمل خواهد بود .
فقط برای امروز: خوشحال خواهم بود در واقع بیشتر مردم به همان اندازه که خودشان می خواهند خوشحال هستند .
فقط برای امروز: خودم را با شرایط موجود وفق می دهم و سعی نخواهم کرد که شرایط را به میل خود تغییر دهم. سعی می کنم سرنوشت را همان طورکه اتفاق می افتد قبول کنم وخودم را با آن تطبیق دهم .
فقط برای امروز: روح و روان خود را تقویت می کنم ، مطالعه می کنم ، چیزهای مفید یاد می گیرم ، ذهن خود را بدون استفاده نمی گذارم مطالبی را می خوانم که نیاز به سعی ، فکر و تمرکز داشته ر باشد .
فقط برای امروز روح وفکر خود را از سه طریق به تمرین وا می دارم:
۱- یک کارنیک برای کسی انجام می دهم ، اما نمی گذارم که او یا هیچ کس دیگری بفهمد که من آن را انجام داده ام و اگر کسی فهمید آنرا به حساب نمی آورم .
۲- می خواهم خوشرو باشم و به همان خوبی باشم که به نظر می رسد .
۳- لباس مناسب بپوشم ، آرام صحبت کنم ، رفتار مودبانه داشته باشم ، انتقاد پذیر باشم ، عیب جویی نکنم و سعی کنم فقط خودم را تغییردهم نه دیگران را .
فقط برای امروز: برنامه ای خواهم داشت ، شاید که آن را مو به مو اجرا نکنم اما به هر حال برنامه ای خواهم داشت . امروز از خدا می خواهم که مرا از شر دو آفت عجله و دودلی نجات دهد .
فقط برای امروز: نیم ساعت با خود خلوت می کنم و سعی می کنم با دید بهتری به زندگی نگاه کنم .
فقط برای امروز: ترسی نخواهم داشت ، مخصوصا از لذت بردن به خاطر آن چه که زیباست واهمه نخواهم داشت و باور دارم که گویی من به جهان تقدیم شده ام.
وعده های دوازده گانه افسردگان گمنام
با کارکرد برنامه افسردگان گمنام و تلاش صادقانه در بکارگیری ۱۲ قدم و پیروی از سنت ها، تغییرات معجزه آسایی در زندگی اتفاق خواهد افتاد:
۱- احساس تعلق جدیدی را درک میکنیم، احساس پوچی و تنهایی در ما از بین خواهد رفت.
۲- از کنترل و اسارت ترسهایمان رها میشویم. بر آنها چیره میشویم و با شهامت ، درستی و متانت رفتار می کنیم.
۳- شکل جدیدی از آزادی را درک میکنیم.
۴- خود را از نگرانی، احساس گناه و پشیمانی درباره گذشته و حال رها میسازیم. آنقدر آگاهی کسب میکنیم که دیگر آن رفتارها را تکرار نکنیم.
۵- عشق وپذیرش جدیدی را نسبت به خود ودیگران به دست می آوریم.
۶- یاد میگیریم خود را با دیگران برابر بدانیم نه بالاتر و نه پایین تر. چه در دوستی های جدید و چه در رابطه با دوستان قدیمی مان و با اشخاصی در ارتباط خواهیم بود که اینگونه فکر میکنند.
۷- قادر میشویم روابط سالم و محبت آمیزی که داریم را گسترش دهیم.با یادگیری اعتماد به کسانی که شایسته اعتمادند، نیاز به کنترل و زیرنفوذ قراردادن دیگران در ما از بین میرود.
۸- یاد میگیریم که امکان اصلاح شدن داریم. همچنین میتوانیم بیشتر دوست داشتنی، صمیمی و حمایتگر باشیم. ما این انتخاب را داریم که با خانواده مان به شیوه ای ارتباط داشته باشیم که برای ما امنیت و برای آنان احترام به همراه داشته باشد.
۹- میپذیریم که آفریده ای ارزشمند و بی همتا هستیم.
۱۰- دیگر برای داشتن احساس ارزشمندی، نیازمند تکیه بر دیگران نیستیم.
۱۱- به هدایت و راهنمایی هایی که از نیروی برتر دریافت میکنیم اعتماد کرده و قابلیت هایمان را باور میکنیم.
۱۲- به تدریج در زندگی روزانه آرامش، نیرو و رشد روحانی را تجربه میکنیم.
افسردگان گمنام یک برنامه معنوی و روحانی ست که به نیروی برتر اجازه میدهد وارد زندگیمان شود تا ما را از عادتهای مخرب ، احساسات دردناک، غم و افسردگی آزاد سازد و خواستش را برای یافتن آرامش به ما نشان دهد. ناامید نشوید و هر هفته در جلسات شرکت کنید تا به مرور و با کمک گروه و با نیروی برتر با خود واقعیتان روبرو شوید، تا به رهایی برسید این قولی از جانب ماست.
روبرو شدن با احساساتمان، مشکل بزرگی ست چون یکی از روش های دفاعی برای ما، نادیده گرفتن احساساتمان بوده است. ما همیشه احساس سرزندگی را در خود سرکوب میکنیم و توانایی درک احساساتمان را از دست میدهیم.
سنت های دوازده گانه افسردگان گمنام
۱- منافع مشترک ما باید در راس قرار گیرد، بهبودی شخصی هر یک ازما به وحدت افسردگان گمنام بستگی دارد.
۲- در رابطه با هدف گروه ما ، فقط یک مرجع نهائی وجود دارد و آن خداوند مهربانی است که خود را در وجدان گروه بیان می کند. رهبران ما خدمتگزاران مورد اعتماد بوده آنها حکومت نمی کنند.
۳- تنها شرط عضویت در افسردگان گمنام تمایل به متوقف کردن افسردگی مان است.
۴- هر گروه باید مستقل باشد به استثنای مواردی که بر دیگر گروهها و یا افسردگان گمنام در کل تاثیر بگذارد.
۵- هر گروه فقط یک هدف اصلی دارد و آن ، رساندن پیام خود به افسردگانی است که هنوزدرعذابند.
۶- افسردگان گمنام هرگز نباید هیچ موسسه مرتبط یا هر سازمان دیگری را تایید کند یا کمک مالی نماید یا اجازه استفاده از نام افسردگان گمنام را به آنها بدهد مبادا مسایل مالی ، مالکیت و شهرت ، ما را از هدف اصلی منحرف سازد.
۷- هر گروه افسردگان گمنام باید کاملا متکی به خود باشد و کمکی از خارج دریافت نکند.
۸- افسردگان گمنام باید همیشه غیرحرفه ای باقی بماند اما مراکز خدماتی ما میتوانند کارمندانی مخصوص استخدام کنند.
۹- افسردگان گمنام تحت این عنوان هرگز نباید سازماندهی شوند اما میتوانیم هیات های خدماتی و یا کمیته هایی تشکیل داده که مستقیما در برابر کسانی که به آنها خدمت میکنند مسئول باشند.
۱۰- افسردگان گمنام هیچ عقیده ای درمورد موضوعات خارجی ندارد، بنابراین نام افسردگان گمنام هرگز نباید به مسائل خارجی وارد شود.
۱۱- خط مشی روابط عمومی ما بنا براصل جاذبه است تا تبلیغ . ما باید همیشه گمنامی شخصی خود را در سطح مطبوعات ، رادیو و فیلم حفظ کنیم.
۱۲- گمنامی اساس روحانی تمام سنت های ما می باشد و همیشه یادآوراین است که اصول اخلاقی را بر غرایز شخصی ترجیح دهیم.
قدم های دوازده گانه افسردگان گمنام
۱- ما پذیرفتیم در برابر افسردگی ناتوان بوده ایم و زندگیمان غیرقابل اداره شده است.
۲- به مرور به این باور رسیدیم که نیرویی برتر از ما میتواند سلامت عقل را به ما بازگرداند.
۳- تصمیم گرفتیم که اراده و زندگیمان را به پروردگاری که خود درک میکردیم بسپاریم.
۴- یک فهرست اخلاقی جستجوگرانه و بی باکانه از خود تهیه کردیم.
۵- چگونگی دقیق اشتباهاتمان را نزد خداوند، خودمان و یک انسان دیگر اقرار کردیم.
۶- آمادگی کامل پیدا کردیم که خداوند همه کمبودهای شخصیتی ما را رفع کند.
۷- با فروتنی از او خواستیم تمام کمبودهای ما را برطرف سازد.
۸- فهرستی از تمام کسانی که به آنها آسیب زده بودیم تهیه کردیم و خواهان جبران خسارت از ایشان شدیم.
۹- هر جا که امکان داشت بطور مستقیم از آنها جبران خسارت کردیم. مگر در مواردی که انجام این کار، به آنها یا دیگران آسیب بزند.
۱۰- به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و هرگاه اشتباه کردیم، فوراً آن را پذیرفتیم.
۱۱- از راه دعا و مراقبه، خواهان بهبود رابطه آگاهانه مان با خداوندی که خود درک میکردیم شدیم و همچنین خواستار آگاهی از اراده او و نحوه اجرای اراده اش در زندگیمان شدیم.
۱۲- با بیداری معنوی حاصل از کارکرد این قدم ها سعی کردیم این پیام را به فرد افسرده دیگری برسانیم و این اصول را در تمام جنبه های زندگی مان بکار ببندیم.